چرا بچه های دو زبانه می خواهیم؟

در جواب این سوال دلایل زیادی وجود دارد اما دو مورد از رایج ترین آن ها عبارت است از:

1. والدین به دو زبان مختلف صحبت می کنند (مثلاً یک زن آمریکایی و یک مرد ترک)

2. والدین تنها به یک زبان صحبت می کنند اما در جامعه ای زندگی می کنند که  مردم به زبان دیگری صحبت می کنند (مثلاً یک زوج کره ای ساکن ایالات متحده آمریکا)

 

آیا کودکان با شنیدن دو زبان در اطرافشان گیج نمی شوند؟

خیر. کودکان به طرز باورنکردنی نسبت به روش های مختلف صحبت کردن افراد حساس هستند. حتی زمانی که فقط یک زبان را می شنوند خیلی سریع در مورد تفاوت بین نحوه صحبت کردن زن و مرد، تفاوت بین روش های مودبانه و غیر مودبانه صحبت کردن و غیره را یاد می گیرند. برای بچه ها وضعیت دو زبانه فقط یک تفاوت بین افراد است!

 پنجاه سال پیش مربیان در سرتاسر آمریکای شمالی به والدین مهاجر می گفتند که برای تحصیل فرزندانشان بهتر است در خانه انگلیسی صحبت کنند. برخی از محققان تصور می کردند که قرار گرفتن زودهنگام با دو زبان کودکان را در معرض آسیب قرار می دهد. تحقیقات جدیدتر نشان داد که اینطور نیست و ممکن است دوزبانه بودن مزایایی مانند تفکر انعطاف پذیرتر داشته باشد.

 

 اهمیت دو زبانگی کودکان در چیست ؟

در دنیایی که به طور فزاینده ای جهانی شده است، دانستن بیش از یک زبان به یک مهارت ارزشمند تبدیل شده است. دانستن زبان انگلیسی نه تنها مزایای شناختی را ترویج می کند بلکه به کودکان کمک می کند تا بهتر درک کنند و با فرهنگ های مختلف درگیر شوند. 

1. کودکان دو زبانه به دلیل نیاز مداوم به تغییر بین زبان ها به طور معمول مهارت های عملکردی اجرایی برتر مانند حل مسئله، کنترل توجه و چند وظیفه ای را نشان می دهند

2. حافظه بهبود یافته و مهارت های حل مسئله:  کودکان دو زبانه در بکارگیری حافظه بهتر عمل می کنند و توانایی های قوی تری نسبت به کودکان عادی دارند.

3. تاخیر در بیماری آلزایمر: مطالعات نشان داده اند که افراد دو زبانه کاهش شناختی کمتری دارند و تاخیر در شروع بیماری زوال عقل و آلزایمر را نشان می دهند.

4. آشنایی با فرهنگ های متنوع: کودکان دو زبانه قدردانی بیشتر از فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف را یاد می گیرند و با زبان دوم خود ارتباط برقرار می کنند. دو زبانگی کودکان را قادر می سازد تا روابط قوی تر و معنی دار تری با سخنرانان زبان های دیگر برقرار کنند و پایه محکمی برای ارتباطات جهانی آینده ارائه دهند.

5. فرآیند یادگیری یک زبان جدید کودکان را با دیدگاه های مختلف و دیدگاه های جهانی، همدلی، درک و تحمل فرهنگ های متنوع آشنا می کند.

6. فرصت های شغلی و مزایای اقتصادی: افراد دو زبانه به دلیل توانایی خود برای برقراری ارتباط با زبان دوم، از یک مزیت رقابتی در بازار کار بهره مند می شوند و اغلب منجر به افزایش حقوق و فرصت های شغلی سودآورتر می شود. دانستن زبان های متعدد باعث می شود افراد دو زبانه به خوبی در بازار جهانی کار کنند چون امروزه تیم های چند فرهنگی و همکاری بین المللی یک امر رایج می باشد.

 

چگونه آموزش دو زبانه را برای فرزندان خود آغاز کنیم؟

نکته اصلی که باید در نظر داشته باشید این است که والدین کمتر با کودکان صحبت می کنند و بیشتر رفتارها و کارهایی مانند راه رفتن، لبخند زدن و غذا خوردن و غیره را به فرزند خود آموزش می دهند. مهمترین امر در رشد زبان، قرار گرفتن در معرض و نیاز به آن زبان است. اگر کودک از بدو تولد در شرایط مختلف با افراد مختلف و در معرض دو زبان قرار گیرد و اگر برای برقراری ارتباط با اطرافیان خود به هر دو زبان نیاز داشته باشد، هر دو را یاد خواهد گرفت. پیشنهاد می شود مقاله مرتبط با موضوع تاثیر محیط در یادگیری زبان توسط کودک را نیز مطالعه بفرمایید.


آیا منظور شما این است که اگر فرزندان ما از بدو تولد با دو زبان مواجه شوند، هر دو را یاد خواهند گرفت؟

کودکان می توانند این کار را بدون مشکل انجام دهند و هیچ ضرری برای آن ها ندارد. بخش مهم این است که مطمئن شوید آن ها به اندازه کافی در معرض هر دو زبان قرار دارند. در بیشتر مواقعی که می خواهید کودکان شما زبان دیگری را یاد بگیرند که به نوعی "مهم تر" می باشد، بهترین راهکار این است که فرصت های کافی برای آن ها فراهم کنید تا از زبان خود به گونه ای استفاده کنند که اجباری نباشد. بهترین راه مدیریت این است که کودکان را در موقعیت هایی قرار دهید که فقط از زبانی که میخواهید یاد بگیرند، استفاده کنند تا وسوسه ای برای بازگشت به زبان قبلی وجود نداشته باشد.


منظور از این که می گوییم یک زبان "مهم تر" است چیست؟

منظور زمانی است که یک زبان بیشتر از زبان دیگر مورد نیاز است. به عنوان مثال، فرض کنید در یک خانواده زن آمریکایی و مرد ترک باشد و در خانه با یکدیگر انگلیسی صحبت کنند. بچه ها متوجه می شوند که در مواردی که زبان ترکی نیست از انگلیسی استفاده می شود و فکر می کنند که انگلیسی "مهم تر" است. اما اگر همان خانواده به ترکیه نقل مکان کنند، بچه ها متوجه می شوند که ترکی در بسیاری از موارد که انگلیسی استفاده نمی گردد، استفاده می شود و ممکن است تصمیم بگیرند که ترکی صحبت کنند. برخی از کودکان نسبت به این تفاوت ها بسیار حساس هستند و ممکن است تمایلی به استفاده از زبان دیگر نداشته باشند، به خصوص اگر کودکان دیگر از آن استفاده نکنند. 

وقتی در اینجا از "مهمتر بودن" یک زبان صحبت می کنیم، فقط در مورد دیدگاه کودکان صحبت می کنیم! با این وجود، بسیاری از بزرگسالان دوزبانه در یکی از زبان های خود "مسلط" هستند. حتی اگر تفاوت بین دو زبان آنها ظریف باشد، اکثر دوزبانه ها در یک زبان نسبت به زبان دیگر برای صحبت در مورد موضوعات خاص کمی بیشتر احساس آرامش می کنند.


آیا بهتر است آموزش زبان دوم را بعد از خوب صحبت کردن کودکان در زبان اول شروع کنیم؟

قطعاً نه، به خصوص در شرایط خانه های دوزبانه که احتمالاً زبان دوم برای بچه‌ها کم اهمیت تر به نظر می‌رسد. معرفی زبان دوم تقریباً آنها را وادار می کند فکر کنند که اهمیت کمتری دارد و ارزش تلاش کردن را ندارد.

از سوی دیگر، در شرایط دو زبانه هیچ آسیبی وجود ندارد که اجازه دهیم کودکان به طور طبیعی و تدریجی با زبان انگلیسی آشنا شوند. در واقع، مشکل رایج‌تر در مورد موقعیت دوزبانه این است که کودکان گاهی اوقات زبان مادری خود را به نفع زبان دوم رد می‌کنند.


من و همسرم به زبان های مختلف صحبت می کنیم، اگر بخواهیم فرزندانمان دو زبانه باشند، باید با زبان خودمان صحبت کنیم؟

بسیاری از کارشناسان روش "یک والد - یک زبان" را برای خانه های دوزبانه توصیه می کنند. ایده این است که مادر همیشه با بچه ها به زبان خودش و پدر همیشه با آنها به زبان خودش صحبت کنند. این پایه خوبی برای یک خانه دوزبانه موفق است، اما این تنها مورد نیست و حتی یکی از والدین یک زبان نیز ممکن است اشتباه کند.